(بسم الله الرحمن الرحیم)
جریانهای تروریستی صهیونیستی و تکفیری، دو اختلال مشابه سادیسمی در پیکره غرب آسیا هستند که "کشتاردرمانی" را تنها راه التیام موقت عقدههای خود میشمارند.
تروریسم صهیونیستی و تکفیریهای داعش این روزها به دو عامل اساسی کشتار و خونریزی در کشورهای منطقهای از عراق و سوریه و یمن گرفته تا فلسطین اشغالی و نوار غزه تبدیل شده است. نگاهی به این دو نحله خشن و ایدئولوگ منطقهای و بسترهای شکلگیری و رویکردهای محتوایی آن نشان از اشتراکات فراوانی دارد که در ابعاد مختلف قابل بررسی است.
جنبش صهیونیسم یک حرکت سیاسی بود که با دروغ و فریب خود را با لباس دین پوشاند و شعارهای دین را تحت دستورالعمل خاص سیاسی خود قرار داد، سیاست ارعاب و سرکوب مخالفان از جمله فلسطینیهای بی پناه که تنها خواسته شان زندگی آزاد در زادگاه و موطن اصلیشان بود، لکه های ننگ بزرگی از جمله فجایع صبرا و شتیلا بر جبین صهیونیستها ایجاد کرد. راهبرد صهیونیسم مبتنی بر تسلط بر یک منطقه و تلاش برای ایده پردازی سرزمین موعود و گسترش دامنه غده سرطانی و تامین شهوت سیریناپذیر قدرت در نزد حامیان خود بود، از این رو بلافاصله بعد از استقرار اولیه در فلسطین اشغالی دستاندازی به همسایگان را آغاز کرد.
جنبش صهیونیسم یک حرکت سیاسی بود که با دروغ و فریب خود را با لباس دین پوشاند و شعارهای دین را تحت دستورالعمل خاص سیاسی خود قرار داد، سیاست ارعاب و سرکوب مخالفان از جمله فلسطینیهای بی پناه که تنها خواسته شان زندگی آزاد در زادگاه و موطن اصلیشان بود، لکه های ننگ بزرگی از جمله فجایع صبرا و شتیلا بر جبین صهیونیستها ایجاد کرد. راهبرد صهیونیسم مبتنی بر تسلط بر یک منطقه و تلاش برای ایده پردازی سرزمین موعود و گسترش دامنه غده سرطانی و تامین شهوت سیریناپذیر قدرت در نزد حامیان خود بود، از این رو بلافاصله بعد از استقرار اولیه در فلسطین اشغالی دستاندازی به همسایگان را آغاز کرد.